پتو ستیزی!
چغندرم، خرگوشکم، دخترکم
وقتی از خواب بیدار میشی شروع می کنی به دست و پا زدن و پاهات رو خیلی تکون میدی.طوری که به راحتی پتو رو می زنی کنار.
دیشب هر بار برای شیر دادن بهت بیدار می شدم، می دیدم پتو روت نیست. هر دفعه هم بعد از اینکه بهت شیر می دادم و دوباره میذاشتم تو تختت، تا جاییکه می تونستم کناره های پتو رو بین تشک و دیواره های تخت فرو می کردم که نتونی بندازیش کنار، اما باز روز از نو و روزی از نو!
آخه مادر جون این چه کاریه؟ این پتوی بیچاره چه هیزم تری بهت فروخته؟ هان؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی