دالی
سلام خرگوشک مامان
با هم دالی بازی می کنیم و تو کلی ذوق میکنی.گاهی صورت تو رو با حوله می پو شونم و گاهی صورت خودم رو. و وقتی که حوله رو برمیدارم و میگم داااااااااااللللی، تو کلی ذوق میکنی.
دیگه اینکه قبلا تو خونه اصلا حاضر نمیشدی تو کریرت بشینی، اما الان چند وقته راحت توش میشینی و مشغول تماشای تلویزیون میشی. امروز دو قسمت از برنامه های بی بی انشتین رو دیدی و من تازه متوجه شدم یکیشون برای کودکان شش ماه به بالا بوده و یکیشون هم واسه سه ماه به بالا. اما خب تو همچین با دقت و هیجان نگاه می کنی که دلم نمیاد خاموشش کنم. وقتی صفحه سیاه میشه تا شروع صحنه بعدی، دست و پا می زنی و با شروع صحنه آروم میشی و گاهی هم یه صداهای بامزه ای از خودت درمیاری.
واقعا واسه من که خیلی جالبه. چه جوری به فکرشون میرسه برنامه هایی درست کنن که اینجوری یه نوزاد باهاش ارتباط برقرار کنه!
الانم که نشستی و داری قسمت مربوط به معرفی فصلها رو نگاه می کنی.
عزیز دلم از وقتی که قرار شد بیای تو دلم تا الان، هر روز بیشتر و بیشتر به عظمت خدای مهربون فکر می کنم. واقعا آفرینش پر از شگفتیه. دلم می خواد هر لحظه با تو بودن رو با تمام وجودم درک کنم و به خاطر بسپارم.
گاهی فکر می کنم هیچ تفریحی دیگه برام خیلی لذت بخش نیست. هیچ هدیه ای خیلی خوشحالم نمیکنه. همین که تو پیشم هستی انگار تمام دنیا رو دارم.
کاش همه دوستام این لحظات رو به زودی حس کنن.